-
یک نخ دیگر روشن میکنم
شنبه 29 خردادماه سال 1389 05:06
دکتر علی شریعتی : “… من که زندگیم معلوم است احتضار! یک جان کندن مستمر و نامش زندگی کردن. هر روز صبح که در آینه خودم را می بینم، درست می بینم که لا اقل سالی بر من گذشته است. دیشب و پریشب، همیشه برایم پارسال و پیرارسال است، روزها را برای این که از عمرم بدزدم می خوابم و شب ها! با تنهایی و سکوت و سیاهی در زیر باران رنج ها...
-
خاموش کردن سیگار...
شنبه 22 خردادماه سال 1389 03:12
سلام ، خداحافظ چیز تازه اگر یافتی بر این 2 اضافه کنید ، تا بلکه باز شود این در گمشده بر دیوار...
-
پدر سیگار را برای فرزندش ترک میکند ...
یکشنبه 16 خردادماه سال 1389 02:12
اگر من پدر خانواده بودم... از شرم سرم را بالا نمیکردم وقتی فرزندانم حسرت بچه های همسایه رو میخورن بجای فرزندانم خودم را میزدم که زمانی که در خانه دعواست آنها از بیگانگان کمک میگیرند من اگر فرزند بودم... درک میکردم وقتی پدر غذای ما را برای محتاج تر از ما میبرد بجای اینکه درخواستهای زیادی کنم از خودم شرم میکردم وقتی...
-
مادر بپرس چگونه شد که ما سیگاری شدیم
پنجشنبه 13 خردادماه سال 1389 00:50
اول ولادت حضرت فاطمه (س) را خدمت تمام مومنین و عارفین و عاشقین و دانشجویین و عاقلین (دانشگاه نرفته ها) تبریک میگم تولد بزرگ مرد تاریخ ایران امام خمینی (ره) هم خدمت مردم ایران تبریک میگم ، دستش درد نکنه شاه رو انداخت بیرون هر چی نباشه یه چند روزی مردم ایران رو شاد کرد ، پشت آدمهای خوبم همیشه حرف زیاده ، هر موقع واستون...
-
سیگار با طمع [...]
شنبه 8 خردادماه سال 1389 01:52
انگار همین دیروز بود نزدیک 1سال گذشت از [...] آدمها همه شاد بودن [...] آدمها همه توهم زده بودن [...] آدمها چقدر احمق بودن [...] آدمها چقدر ظالم بودن [...] آدمها چقدر غمگین بودن [...] آدمها چقدر فراموش کارن [...]
-
توی زندان سیگار پاکتی چنده؟
پنجشنبه 6 خردادماه سال 1389 05:14
خدایا به کدامین مخلوقت قسمت بدم که ما میخوایم به تو برسیم پس چرا از تو دور و دورتر میشیم ، خدایا برای آروم کردن دردهای این جسم پردرد دائم توی گناهیم ، برای آسیب ندیدن این جسم ضعیف توی ترسیم ، برای کشوندن این جسم سنگین دائما محتاج کمکیم و درآخر برای این جسم که زندان روح ماست چه کارهایی که نمیکنیم... تو اینقدر ما رو...
-
به اندازه کشیدن یک نخ سیگار !
سهشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1389 17:56
چشمهایش رو باز کرد گفت : تموم شد...! گفتن : بله زد زیره خنده گفت : باورم نمیشه من این کارها رو کرده باشم... یه لحظه ساکت شد ، یعنی واقعا تموم شد.. همش همین بود ... هیچ هراسی نداشت فقط شرمنده بود ، راهنماییش کردن به یک مسیر، میدونست که باید این راه رو بره تا بهش برسه اول راه جاده ای سرسبز و هوا آفتابی بود ، بعد بارون...
-
جون من به همون سیگار راضی باش !
جمعه 17 اردیبهشتماه سال 1389 06:26
حرف خوب برای کسیه که دستش نرسیده آدم خوبه ی بی گناه، واسه ی فیلمه بازیگری که حرف نویسنده مجنون رو میزنه پاشو جایی میزاره که کاگردان گذاشته نشونه آدم بده همیشه ، همون هیولاای سرخورده همون پدری که از گشنگی روح بچه ش رو خورده فرزندی که فکر میکرد باباش از همه قویتره وقتی که بزرگ شد دید پدر بزرگترین بدل کاره مَرده میگن...
-
ته سیگار ها هم دل دارند ، ته سیگار ها هم آرزو میکنند !
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 01:46
دلتنگی ما را باد نمیبرد ، آسمان آن را نمیخواهد و باران به خاطر ما نمیبارد برای همین خود را به نفهمی میزنیم و سکوت همه ی حقیقت ما را پنهان میکند ... میخوام برای خودم ،شما و همه ی جوانان ایران دعا بکنم: برای خودم و شما چشمانی آرزو میکنم که چراغ ها و نشانه ها را در ظلماتمان ببیند برای خودم و شما گوشی آرزو میکنم که صدا ها...
-
مشکل تو با ما چیه ، مشکل ما با تو چیه
دوشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1389 00:01
اگر میخواهی آزادم کنی، گم میشوم اگر میخواهی نگهم داری ،از دستم میدهی اگر میخواهی از من جدا شوی ، مرا به کشتن میدهی
-
مثل بچه ها همش شکایت میکنی!
شنبه 4 اردیبهشتماه سال 1389 16:02
از اول سال 89 هر فرزندی که در ایران زمین به دنیا میآید برای اینکه آینده آن کودک تامین شود دولت در یک صندوقی به نام صندوق آتیه فرزندان ایران زمین برای آن کودک یک حساب باز میکند. به گزارش خبرگزاری فارس، محمود احمدینژاد رئیس جمهور در جمع مردم با بیان اینکه دولت پیشبینی کرده از اول سال 89 هر فرزندی که در ایران بدنیا...
-
نسل ته سیگار
جمعه 3 اردیبهشتماه سال 1389 04:43
ما جوونها ... منظورم متولدین دهه 60 هجری ، برای این مملکت حکم ته سیگار داریم قرار نبود جنگ به این زودی ها تموم بشه و ما هم قرار نبود زنده بمونیم ... الان هیچ برنامه ای واسه ما ندارن ، تمام سیستمهای آموزشی رو روی ما امتحان میکنن ، تمام روشهای ورود به دانشگاه ، بیکاری و .... البته یه عده بخاطر این خر تو خری یا توی جیب...
-
روز جهانی زمین
پنجشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1389 07:51
روز جهانی زمین به تعبیر خودمون یعنی سیگار نکشید ... واسه زمین جشن گرفتن ، قراره امروز مردم دنیا به نفع زمین حسابی صرفه جویی کنند از دستمال پارچه ای استفاده کنند و ... یکی نیست بگه مشکل نیاز انسانهاست یا طمع انسانها؟! ای زمین بدبخت ، تو چه گناهی کردی که گیر ما آدمها افتادی آه زمین حرف بزن آه زمین کلافه ام بگو چرا رو...
-
خیابانی که ارزش انداختن یه ته سیگار داخلش نداره!
چهارشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1389 18:34
شاید تا به حال اسم خیابان redlight در شهر آمستردام در کشور هلند رو نشنیده باشید خیابانی که از آزادی زنها در غرب پرده برداشته ، خیابانی که شیطان اوقات فراغت در آنجا قدم میزنه در این خیابان مغازه هایی هست که مشتری آنها فقط مردها هستند، مغازه هایی با ویترینهای شیشه ای که زنهایی در پشت ویترن نشسته یا ایستاده و هیچ لباسی...
-
میو ه های آرزو، رسیدنی ست البته نه تو زیر سیگاری
چهارشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1389 00:35
تو پرنده ای و من ، درخت./ آسمان همیشه مال توست / ابر، زیر بال توست / من ، ولی همیشه گیر کرده ام. / تو به موقع می رسی و من، / سال هاست دیر کرده ام. / خوش به حال تو که می پری! / راستی چرا / دوست قدیمی ات _ درخت را _ / با خودت نمی بری؟ عرفان نظرآهاری
-
جهان یعنی یک آواز
سهشنبه 31 فروردینماه سال 1389 21:19
مطلب جالبی در مورد موسیقی دیدم ... خوندنش ارزش داره ، شاید کمک کنه بفهمیم کجا زندگی میکنیم در آغاز کلمه بود، و کلمه نزد خدا بود در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصربهفرد هستند. در انسان، هر ژن (و پروتئین مربوط به آن) خود، آهنگی پیچیده میسازند و بدین سان، هر انسان...
-
یک نخ سیگار!
سهشنبه 31 فروردینماه سال 1389 05:49
نوشتن این مطلب با کام اول سیگار شروع میشه کام اول منو یاد زمانی که از همه چی شکایت میکردم میندازه و همه به من میگفتن تو ضعیفی کام دوم به یاد دوران خوشی که به کسی داغون تر از خودم علاقه مند شدم و دنیا قابل تحمل شده بود کام سوم یاد روزهایی که مثل یک برگ توی باد تلاش میکردم ولی هیچ برگی حریف باد نمیشه و باید تسلیم بشه تا...
-
زیر سیگاری!!!
دوشنبه 30 فروردینماه سال 1389 04:04
احساس میکنم مثل یه زیرسیگاری شدم ... باید شاهد سوختن آدمها باشم و فقط خاکستر اونها نصیبم میشه احساس میکنم دنیا شبیه زیر سیگاری شده... آدمها خودشون رو دود میکنن و در آخر چیزی جز فیلتر کثیف و مچاله شده نمیمونه خودمم شبیه سیگاری شدم که از فیلتر داره میسوزه.