پدر سیگار را برای فرزندش ترک میکند ...

اگر من پدر خانواده بودم...

از شرم سرم را بالا نمیکردم وقتی فرزندانم حسرت بچه های همسایه رو میخورن

بجای فرزندانم خودم را میزدم که زمانی که در خانه دعواست آنها از بیگانگان کمک میگیرند


من اگر فرزند بودم...

درک میکردم وقتی پدر غذای ما را برای محتاج تر از ما میبرد

بجای اینکه درخواستهای زیادی کنم از خودم شرم میکردم وقتی میدیدم پدر نمیتواند تمام نیازهای من را محیا کند


من اگر انسان بودم...

حاضر بودم بمیرم ،تا ببینم که حق پدر و فرزند را دارن میخورند و من اینجا قصه تعریف میکنم



دود سیگار سفیده



نظرات 12 + ارسال نظر
پریسا یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ق.ظ http://kheshtnevis.persianblog.ir/

و من اگر انسان شجاع و فهیمی بودم:
با شکم گرسنه نظاره گر عبور کاروان کمک های مردمی به سایر کشور ها نبودم.
برای گرفتن چیزی که حق مسلم من است هزارجور و تحقیر رو تحمل نمی کردم و صبح تا شب در انواع صف های صدقه ای جانم را تحلیل نمی دادم
و...

محمد یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:23 ب.ظ http://shanc.blogsky.com

من اگه پدر بودم بچه ای بدنیا تولید نمیکردم!
از همون اول تا همون آخر دردسره لامسب!

حسین یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ب.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما

فاطمه یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:25 ب.ظ http://zarafekocholo.blogfa.com/

جرا انقد به سیگار علاقه داری ؟

من به سیگار علاقه ای ندارم ، ولی منکرش نمیشم که میکشم
سیگار توی این وبلاگ بیشتر نماد نسل ماست

قهوه و سیگار یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:44 ب.ظ http://ohhumans.wordpress.com

من اگه خدا بودم .......

خدا رو شکر کن که خدا نشدی

فرزاد کافه چی یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:46 ب.ظ http://cafepechpech.blogsky.com

پدر بودن سخته... به همین سادگی ها هم نیست...

کاش بقیه هم اینو میفهمیدن و تولید مثل به اشتباه در راه لذت تبدیل نمیشد

شین بانو یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:56 ب.ظ http://shinbanu.persianblog.ir/

با اینکه خیلی ساده این جملاتو نوشنی ولی تاثیر گذارتر از چیزی بود که فکرشو میکردم کاش یکی بود همین جملاتو وقتی که داریم به پدرمون زور میگیم یاداوری کنه....

بهاره دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ق.ظ http://www.kuche-ali-chap.blogsky.com

یک انسان واقعی هرگز سیگار نمی کشد

موافقم ، ولی در راه همین انسان شدن سیگاری شدم

آلفا دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ق.ظ http://alpharays.blogsky.com/

یه قسمتش خیلی برام آشنا بود.. حسی که خودم خیلی وقتا دچارش میشم..بهش فکر میکنم.. یه جورایی عذاب وجدان میگیرم اما خیلی زود دوباره از یادم میره..

ای کاش انسانی هم توی عصر ما پیدا میشد..
همه از قصه شنیدن خسته‌ایم..وقتشه یا ترک کنیم یا یه کام سنگین بگیریم.... یه سرگیجه‌ی ابدی..

ببخشین...آتیش دارین..؟!

تنها چیزی که تو این دنیا هنوز داره شعله میکشه ، فندکمه

فاطمه چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:19 ب.ظ http://zarafekocholo.blogfa.com/

خوشم اومد "سیگار نماد نسل ماست"واقعا مخصوصا اون قسمتش که میندازن دورو زیر پا لهش میکنن اون الان ماس....

زهرا جمعه 21 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:16 ق.ظ http://www.taranomeeshgh1389.blogfa.com

جالبه!!
ما را به تفکر واداشتید........

سیمین جمعه 21 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:25 ب.ظ http://zat.blogfa.com

سیگار فرصتی برای فکر کردن خلوت کردن....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد